در کتاب چار فصل زندگیصفحه ها پشت سر هم می روندهر یک از این صفحه ها یک لحظه اندلحظه ها با شادی و غم می روندآفتاب و ماه یک خط در میانگاه پیدا گاه پنهان , ...ادامه مطلب
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد. یک روز او با صاحبکارخود موضوع را در میان گذاشت. پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او , ...ادامه مطلب
وبلاگ «آقای طراح» نوشت: به نام خدا ! داشتم سجــاده آماده می کــردم برای نمـاز، همیـن که چـادر مشـکی ام را از سر برداشتـم تا چـادر نمــاز بر سر کنـم گفـت :این همه خودت را بقچـه پیــچ می کنی کـه چی؟بر گشتـم به سمـت صدا ، دختــری را دیـدم که در گــوشه ی نـمازخــانه نشسـته بود.پرسیدم : با منی؟گفت : بله, ...ادامه مطلب